سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معرفی کتاب بیمار خاموش

 

رمان بیمار خاموش، نخستین اثر الکس مایکلیدیس، در سال ???? به چاپ رسید. این رمان را می‌توان در دسته‌ی آثار جنایی، هیجانی، رمز‌آلود و روان‌شناسی قرار داد. الکس مایکلیدیس در این رمان داستان آلیسیا برنسونز را روایت می‌کند؛ نقاشی موفق و مرفه که یک روز عصر به ضرب گلوله همسرش را به قتل می‌رساند و ازآن‌پس یک کلمه هم صحبت نمی‌کند. برگردان فارسی رمان بیمار خاموش با ترجمه‌ی مریم حسین نژاد و از نشر سنگ راهی بازار شد و در سال ?? از پرفروش‌ترین‌های این انتشارات بود.

خلاصه‌ی داستان

آلیسیا برنسونز هیچ‌چیز در زندگی کم ندارد؛ خود او نقاشی موفق است و همسرش نیز یکی از عکاسان مشهور صنعت مد و فشن است و خانه‌شان زیبا، مشرف‌به پارک و در یکی از محله‌های اعیانی لندن واقع است. با تمام این‌ها یک روز عصر که همسر آلیسیا از کار برمی‌گردد آلیسیا با شلیک گلوله او را به قتل می‌رساند. پنج بار به‌صورت او شلیک می‌کند و بعد ساکت می‌شود. آن‌قدر ساکت که از آن به بعد حتی یک کلمه هم حرفی نمی‌زند. آلیسیا حتی در دادگاه و جلسه‌ی محاکمه‌اش هم لب از لب باز نمی‌کند. نه توجیهی، نه توضیحی، نه بحثی، هیچ.

سکوت شکست‌ناپذیر آلیسیا  سبب می‌شود ماجرای تراژدی خانگی که چیز چندان غیرمعمولی هم نیست بازتاب بسیار وسیعی داشته باشد و برای ماه‌ها تیتر اول روزنامه‌ها و حرف دهان مردم شود.

تصمیم‌ می‌گیرند آلیسیا را از رسانه‌ها دور نگه‌دارند و در یک مرکز روانی با تجهیزات امنیتی بالا و در شمال لندن بستری کنند. آنجا نام «بیمار خاموش» را روی او می‌گذارند. تئو فیبر، روانشناسی است که برخلاف نظر دیگران خیال می‌کند می‌تواند آلیسیا را به حرف بیاورد. مخالفت‌های بسیاری با این قضیه می‌‌شود اما تئو مصمم است. به نظر او «آلیسیا تنها کسی است که از حقیقت خبر دارد» و فکر می‌کند خود او تنها کسی است که می‌تواند بیمار خاموش را به حرف وادارد.

بیمار خاموش و چرخی در ذهن شخصیت‌ها

اینجاست که حماسه‌ی رازآلود الکس مایکلیدیس آغاز می‌شود. نویسنده هم ذهن آلیسیا، زنی که محکوم به قتل همسرش است، و هم تئو، روان‌شناسی که سعی دارد او را درمان کند، را وا می‌کاود و خواننده را انگشت‌به‌دهان می‌کند.

بله. نویسنده در کتاب بیمار خاموش به‌جای آنکه داستان شخصیت‌های اصلی را صحنه به صحنه دنبال کند، در افکار آن‌ها چرخ می‌زند و مخاطب را نیز با خود همراه می‌کند. نویسنده روان شخصیت‌ها را می‌کاود و مخاطب را در رازی که آلیسیا را احاطه کرده است و اسرار متعدد تئو غرق می‌کند.

شخصیت‌پردازی

آلیسیا تنها شخصیتی نیست که نویسنده سعی کرده تمرکز خود را روی او بگذارد. با پیش رفتن در داستان درباره‌ی تئو و زندگی‌اش بیرون از تیمارستان، همسرش و هدفش از تلاش برای بازگرداندن صدای آلیسیا بیشتر دستگیرمان می‌شود. داستان این دو شخصیت به‌خوبی ساخته‌وپرداخته شده است و مخاطب را راضی می‌کند.

شخصیت‌های دیگری هم هستند که می‌آیند و می‌روند و نقش چندان مهمی هم ندارند؛ نویسنده تنها برای شاخ و برگ دادن به داستان از آن‌ها بهره می‌برد. می‌آیند و نقششان را بازی می‌کنند و اجازه می‌دهند داستان خودش پیش برود. مانند مدیر تیمارستان، پسرعموی آلیسیا، مدیر گالری کوچکی که آثار آلیسیا را به نمایش می‌گذارد، برادر آلیسیا، یکی از پزشکان بیمارستان و چند شخصیت دیگر.

برشی از کتاب

از تمام این‌ها که بگذریم، کتاب بیمار خاموش تمامش لایه‌لایه باز شدن پوسته‌ی رازی است که آلیسیا را احاطه کرده و به‌تدریج دانستن آنکه چرا او همسر خود را آن‌طور به قتل رسانده است.

«گابریل از همان روز اولی که او را دیدم تمام دنیای من بوده و هست. هرچقدر هم که من را ناراحت کند، هرچقدر هم که نامرتب و شلخته باشد، هرچقدر هم که بی‌فکر و خودخواه باشد باز دوستش خواهم داشت. من او را همان‌طور که هست می‌خواهم. تا زمانی که مرگ ما را از هم جدا کند.»

بیمار خاموش، کتابی اعتیادآور

هر صفحه را که ورق می‌زنیم زمین گذاشتن کتاب سخت‌تر می‌شود؛ انگار که اعتیادآور باشد. سکوت صلاح قدرتمندی است. این موضوع را بامطالعه‌ی کتاب عمیقاً حس می‌کنیم، و در تلاش برای کندوکاو در گذشته‌ی آلیسیا و پی بردن به راز او با تئو همراه می‌شویم، و گذشته‌ی تاریکش، کودکی نه‌چندان شادش، پدر خشن و خاله‌ی بدجنس و بسیار چیزهای‌ دیگر را ذره‌ذره درمی‌یابیم.

کتابی که تخیل خواننده را به کار می‌گیرد

آلیسیا‌ی کتاب بیمار خاموش مانندِ صفحه‌ی سفیدی است که خواننده را وامی‌دارد تخیل خود را به‌کار بیندازد و از دفترچه‌ی خاطرات او و حرف‌هایی که دیگر شخصیت‌ها درباره‌اش می‌زنند نتیجه‌ای بگیرد، تا درنهایت مشخص شود که آلیسیا دهان باز می‌کند یا خیر. به‌هرحال این را شما باید بخوانید و بفهمید. و زمانی که حقیقت را بفهمید حتم دارم شوکه می‌شوید.

تا چند صفحه‌ی آخر نه از اتفاقات غیرمنتظره خبری هست و نه از هیجان. گویی الکس مایکلیدیس تمام نبوغش را در همان چند صفحه‌ی پایانی رو می‌کند. طرح داستانی هوشمندانه و شخصیت‌پردازی قوی، و درنهایت پیوند تکان‌دهنده‌ای که میان اتفاقات برقرار می‌شود داستان را خواندنی‌تر می‌کند. اگر بخواهیم این اثر را در سه کلمه توصیف کنیم، شاید شوکه کننده، فریبنده و خشن واژه‌های مناسبی باشند.

اگر علاقه‌مند به تهیه‌ی کتاب بیمار خاموش اثر الکس مایکلیدیس هستید همین حالا می‌توانید آن را از وب‌سایت کاواک خریداری نمایید.

معرفی کتاب بیمار خاموش